در حاشیهی همایش بینالمللی «زنان و بیداری اسلامی» با خانم هاجر المطیری، تحلیلگر مسائل سیاسی و روزنامهنگار تونسی گفتوگو كردیم. او نیز مانند بسیاری از مدعوین سلسله همایشهای بیداری اسلامی معتقد است تصوراتی كه از كشور ما در ذهنش ساخته شده بود، با مشاهداتش از ایران بسیار متفاوت است.
این همایش و سفر به ایران را چگونه دیدید؟
سفر به ایران بزرگترین اتفاق تاریخ زندگی من است. من در مورد ایران مجموعهای از تصورات اشتباه داشتم، اما وقتی به ایران آمدم، مردم ایران را ملتی خوب و سخاوتمند و بااخلاق و در كشوری بسیار پیشرفته و زیبا و پیشرفته در زیرساختهای بسیار یافتم. تمام مطالبی كه در مورد وجود فقر در ایران و مانند آن شنیده بودم، تمام اینها دروغ بود. در ایران تجربهی زیبایی از زنان باسواد و خلّاق و فعال و انقلابی به معنی كامل كلمه مشاهده كردم. انقلابی بودن همانند آنچه در انقلابهای اخیر رخ داد، فقط آمدن به خیابان و فریاد كشیدن نیست.
البته زنان ایرانی ۳۳ سال پیش به خیابانها آمدند و فریاد كشیدند و در سالهای پس از پیروزی هم مشاركت فعال در صحنههای سیاسی اجتماعی داشتهاند.
بله، اما میخواهم بگویم خواهران ما در ایران، انقلاب دیگری را در خلال كنفرانس بیداری اسلامی رقم زدهاند. من امروز زنان جوانی را دیدم كه كار بسیار ویژهای را انجام دادهاند؛ كاری كه نیاز به نیروی جسمانی بسیاری دارد و بیمبالغه یك كار خارقالعاده است كه هر كسی توان انجام آن و هر ملتی توان تحمل مسئولیت آن را ندارد. من تا این لحظه از میزان معلومات و آمادگی زنان جوان ایرانی و میزان قدرت و خستگیناپذیری آنها شگفتزدهام.
به برخی تصورات اشتباه در مورد نگرش به ایران اشاره كردید. به نظر شما علت اصلی تخریب چهرهی ایران و دلیل ایرانهراسی چیست؟
مسأله این است كه شیطان بزرگ و اسرائیل برنامههای رسیدن به منافع خودشان را از طریق رسانههای عربی پیاده میكنند. هنگامی كه دقت میكنیم، میبینیم برخی پولها و هزینهها در جهان عرب از اسرائیل و آمریكا میآید و آنها به تخریب رسانهای و نشر اكاذیب در مورد كشوری میپردازند كه همواره در كنار جهان اسلام و در رأس آنها مردم فلسطین بوده است؛ مردمی كه بسیاری از كشورهای عربی آنها را نادیده گرفتهاند و آن كشورها دست خود را در دست دشمنان گذاشتهاند.
نیروهای خارجی و مشخصاً آمریكا و اسرائیل از این مسأله سود میبرند، زیرا اتحاد قدرتها و كشورهای اسلامی به منفعت این خارجیان نیست. بهویژه بیداری اسلامی كه باعث شده تمام كشورهای اسلامی دست در دست هم در برابر دشمن بایستند. آنها از قدرت اسلام میترسند و برای همین به تفرقهپراكنی میپردازند. متأسفانه امروزه در كشورهای عربی سخن ما این شده كه این شیعه و آن سنی است و از این سخن نمیگوییم كه همهی ما در درجهی اول مسلمان هستیم و انسان هستیم و اگر دست در دست هم بگذاریم، خواهیم توانست با این افكار غلط مبارزه كنیم.
من شاید این آخرین باری باشد كه تعبیر بهار عربی را دربارهی این تحولات به كار میبرم، زیرا این حركت، یك بیداری و جنبش اسلامی در كشورهای عربی است؛ به خلاف آنچه كه امروزه برخی كشورهای غربی میخواهند آن را ترویج كنند كه این انقلاب یاسمین و مانند آن بوده است. نه، این انقلاب یاسمین نیست؛ این انقلاب دینی است و دین را باز خواهد گرداند. در بسیاری از كشورهای عربی كه دشمنان تلاش كردهاند دین را در آنها تخریب كنند، موفق نشدهاند و آنها همچنان بر دین خود استوار هستند.
چرا شما این انقلابها را دینی میدانید و این بیداری را اسلامی میخوانید؟
چون خاستگاه این قیامها دینی بوده است. اگرچه گاهی شعارهای ملی و مدنی نیز سر داده شد، اما نمیتوان امور دینی را از مدنی جدا كرد، زیرا هر چیزی كه مدنی باشد در دین هست. تمام خواستههای انقلابیون اخیر ریشهی دینی دارد. انتخابات مصر و تونس ارادهی مردمی را ثابت كرد كه میخواهند حكومت آنها اسلامی باشد و اینها همان مردمی هستند كه به خیابان آمدند و انقلاب كردند. پس این بیداری و این نهضت اسلامی است و هیچكس نمیتواند در این امر خدشه كند.
ما شاهد تلاشهای پیچیدهای برای بهرهبرداری و سوء استفاده از این انقلابها هستیم. نظر شما در این باره چیست؟
نیروهای صهیونیستی و آمریكایی امروزه میكوشند خود را از جنبشهای جدید كشورهای عربی راضی نشان دهند و به این انقلابها تبریك میگویند. گویی كه این ملتها منتظر تبریك آنها هستند. واقعیت اما این است كه آنها میكوشند از طرق فعالیت دستگاه اطلاعاتی خود در این كشورها اموال فاسد را میان احزاب مدعی معارضه پخش كنند. آنها تلاش میكنند كه اموال فاسد را در میان گروههای مدعی مدنیت تقسیم كنند و نهایتاً تمام تلاش و هدف آنها دشمنی با اسلام و تفرقهافكنی است.
حتی امروز در تونس میبینیم كه بقایای نظام سابق دوباره با پوششها و نامهای مختلف بازگشتهاند و بر این باورند كه حق مشاركت جدید در حیات سیاسی و اجتماعی را دارند و مردمی كه انقلاب كردهاند نیز هیچ تسلطی بر آنها ندارند. مثلاً اولین وزیر سابق ما در دورهی انتقالی كه غیر قانونی بود، قبل از انتخابات 23 اكتبر گفت دیگر هرگز مرا نخواهید دید، اما او امروز برگشته و میخواهد فساد را به تونس برگرداند. البته این اتفاق نخواهد افتاد، زیرا ملت تونس هوشیار است و هیچ چیز نمیتواند در برابر ارادهی این ملت مسلمان ایستادگی كند.
شما چفیهی فلسطینی بر دوش دارید. به نظر شما رابطهی بین بیداری اسلامی و جنبشهای اخیر با آرمان آزادسازی فلسطین چیست؟
اگر بیداری اسلامی واقعی تحقق یابد، یعنی تمام مسلمانان ید واحده باشند، فلسطین آزاد میشود و این امری مسلم است. امروز اما با وجود حكومتها و دولتهای دستنشانده و نوكر اسرائیل و آمریكا این امر محقق نمیشود. متأسفانه همین كشورهای دستنشانده هستند كه پول و سلاح و قدرت دارند، اما ترجیح دادهاند كه به جای یاری برادران خود در فلسطین و بحرین و ...، با همكاری با این اوباش خود را آلوده سازند. اتفاقات امروز واقعاً دردآور است، چون میبینیم دولتی كه پول در اختیار دارد و بهسادگی میتواند به برادران خود كمك كند، این كار را انجام نمیدهد. امروزه این دولتها علاوه بر نوكری آمریكا و اسرائیل به خدمت رؤسای جمهور سابق سرنگونشده درآمدهاند؛ كسانی كه كشورهای خود را در گذشته به فساد كشانده و مردم خود را كشته بودند.
به بحرین اشاره كردید. در بحرین نیز علیرغم آن كه آمریكا ادعای دفاع از حقوق مردم را دارد، اما عملاً از سركوب آنها پشتیبانی میكند.
همهی اینها به یك نكته، یعنی منافع اسرائیل برمیگردد. در مورد بحرین برخی تلاش میكنند كه عنوان انقلاب را از آن سلب كنند؛ فقط به این خاطر كه آنها شیعهاند. مردم بحرین شیعه هستند، ولی مسلمانند و انسانند و بحرین سرزمین آنها است. چگونه كسی میتواند مردمی را از سرزمینشان محروم كند و افرادی خارجی را بیاورد و به آنها حق شهروندی بدهد؟ آنها انسانند و وطن دارند و این حق را دارند كه با آزادی و كرامت در وطن خود زندگی كنند. آل خلیفه و آمریكا و صهیونیسم نمیتوانند آنها را از این حق محروم سازند و دیر یا زود یاری الهی نزدیك است.
نظر شما دربارهی تأثیر موضعگیریهای آیتالله خامنهای دربارهی انقلابهای اسلامی چیست؟
من پیش از اینكه به ایران بیایم، مطالعات زیادی دربارهی ایران نداشتم و نمیخواستم كه داشته باشم. بهصراحت میگویم طبق آنچه كه برایم گفته بودند، تنها تصور من این بود كه ایران یك كشور دیكتاتوری است، اما در مدت حضورم در ایران از موضعگیریها و سخنان ایشان بهویژه دربارهی جنبشهای اخیر مطلع شدم. دیدگاهها و مواضع ایشان نشان میدهد كه ایشان برای تحقق بیداری اسلامی و وحدت مسلمانان تلاش میكند و نه برای تفرقهی آنها.
و سخن آخر؟
به برادران و خواهران مسلمان میگویم كه از ایران بازدید كنید و با مردم ایران آشنا شوید و سپس قضاوت كنید. فقط بنابر آنچه شنیدهاید، دربارهی ایران قضاوت نكنید.